جلسه ای پیرامون فعالیتهای هفته کتاب با روابط عمومی ادارات شهرستان برگزار گردید.در این جلسه رییس اداره کتابخانه های عمومی،نعمت دیلم روز شمار برنامه های هفته کتاب قرائت کردند و خدمات و عملکرد کتابخانه های عمومی را اطلاع رسانی کردند. سایر دستگاه های دولتی برنامه پیشنهادی خود را اعلام کردند،معاونت محترم فرمانداری بررسی اهمیت جایگاه کتاب در جامعه و نقش آن در جنگ نرم پرداختند.رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی از برگزاری نمایشگاه فروشگاه کتاب در این هفته خبر داد.روابط عمومی اداره کمیته امداد خمینی (ره) از برگزاری کارگاه آموزشی با محوریت کتاب و مسابقه کتابخوانی در طی هفته کتاب خبر دادند.اداره آموزش و پرورش بازدید دانش آموزان را سرلوحه عملکرد خود در این هفته اعلام کردند.اداره تربیت بدنی شهرستان،آمادگی خود را جهت برگزاری مسابقات ورزشی در طی این هفته اعلام کردند
پاراگرافی از کتاب سلام بر ابراهیم:
بچه های محل مشغول بازی بودند که ابراهیم وارد کوچه شد.بازی آنقدر گرم بود که هیچ کس متوجه حضور ابراهیم نشد.یکی از بچه ها توپ را محکم به طرف دروازه شوت کرد،اما به جای اینکه به دروازه بخورد،محکم به صورت ابراهیم خورد.بچه ها بی معطلی پا به فرار گذاشتند.با آن قد و هیکلی که ابراهیم داشت،باید هم فرار می کردند!صورت ابراهیم سرخ سرخ شده بود.لحظه ای روی زمین نشست تا دردش آرام بگیرد.همین طور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستی اش بیرون آورد.کنار دروازه گذاشت و داد زد:"بچه ها کجا رفتید؟! بیاید براتون گردو آوردم"
نامش طاها ست
هنوز سواره به کتابخانه می آید
گویی از ارتباط با دیگران در وهله مقدماتی می باشد
صداهایی نا هماهنگ در حد جیغ
به گمانم کمتر از هشت ماه حس کرده است هوای زندگی را
همیشه مشایعت می کند خواهر کتابخوانش را
،نشریه ای مهمان دستان کودکانه اش کردم
روشی ساده وسریع الاجابه،جهت حفظ سکوت کتابخانه
و البته ترویج فرهنگ انس با کتاب در سنین پایین
ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش | دلم از عشوه شیرین شکرخای تو خوش |
همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف | همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش |
شیوه و ناز تو شیرین خط و خال تو ملیح | چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش |
هم گلستان خیالم ز تو پرنقش و نگار | هم مشام دلم از زلف سمن سای تو خوش |
در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار | کردهام خاطر خود را به تمنای تو خوش |
شکر چشم تو چه گویم که بدان بیماری | می کند درد مرا از رخ زیبای تو خوش |
در بیابان طلب گر چه ز هر سو خطریست | میرود حافظ بیدل به تولای تو خوش |